ده ماهگی و تولد پسر عمه
من خیلی بچه ی عجولی بودم تو ده ماهگی دیگه روپاهای خودم ایستادم ازهمون اولشم تند تند راه میرفتم و دیگه یه جا بند نبودم وبه همه جا سرک میکشیدم ودقیقا روز ده ماهگی من پسر عمم یاسان جون به دنیا امد
چند تا عکس از یاسان جون
من خیلی بچه ی عجولی بودم تو ده ماهگی دیگه روپاهای خودم ایستادم ازهمون اولشم تند تند راه میرفتم و دیگه یه جا بند نبودم وبه همه جا سرک میکشیدم ودقیقا روز ده ماهگی من پسر عمم یاسان جون به دنیا امد
چند تا عکس از یاسان جون