کوشان در گنج نامه همدان
از اسب می ترسیدی هر کاری کردیم سوارش نشدی به تلکابین می گفتی تلبانی وقتی می خواستی تعریفش کنی می گفتی ما رفتیم سوار تلبانی رفتیم اون بالا بالاها یه جوی اب بالای کوه بود تا وقتی برگشتیم اب بازی میکردی اصلا نذاشتی یه عکس خوب ازت بگیریم